تصویر هدر بخش پست‌ها

𝔹𝕒𝕕 𝕓𝕝𝕠𝕘

با وبلاگی از جنس خفن در خدمتتون هستیم 🌷 از رمان گرفته تا کیپاپ..... اینجارو از دست نده 💕🌷

تا ابد عاشقتم پارت ۱

تا ابد عاشقتم پارت ۱

| 다삼🧚‍♀️

این رمان دارای صحنه های خشنی هست و همینطور قوانین هایی هم دارد: 👇🏻

۱_ کشیدن سیگار ممنوع

۲_ گوشی خود را روی حالت سکوت بگذارید

۳_ خوندن این رمان برای کاسنی که بیماری قلبی،کودکان، دارند ممنوع است

 

گرچه این قسمت خیلی کم دارد.

شمارش معکوس برای شروع رمان.

1

2

3

.

.

.

 

شروع رمان:

(اون دختری که توی خلاصه رمان گفته شده بود مرینت بود)

از زبان فردی به نام مرینت

 

من چند روزی دنبال مردی میگشتم و تنها اطلاعاتی که به دست آورده بودم اسمش بود اسم اون مرد رابین جکسون بود و یک دوستی هم به نام لوکا پیدا کردم راستش لوکا هم دنبال اون مرد میگرده چون اون مرد مادر اونو کشته و منم یه اطلاعات دیگه هم به دست آوردم اینکه اون مرد پدر منو کشته بود اون مرد دقیقا شکل و ضاهر قاتل پدرم رو داشت پدر من یک نقاش ماهر بود ولی اون مرد میاد و یروز بخاطر اینکه نقاشی ها پدرمو بدزده پدرمو میکشه.

من حتی برای نقاشی هام شکایت هم کردم ولی پلیس ها گفتن ما بخاطر یه نقاشی بی ارزش خودمونو علاف نمی‌کنیم.

 

من دوتا دوست پلیس هم به نام نینو و الیا پیدا کردم ماموریت الیا و نینو هم اینه که رابین رو پیدا کنن.

 

از زبان فردی غریبه

.... : اهههههه انگشتام اهه درد میکنههه تروخدااااا

فرد: میگی یا انگشت اون یکی دستتم بشکنم؟

..... : نمیگم!

فرد: ایندفعه دندونشو بکشید و جاش میخ بکارید

..... : عاااااااااااااااااااا درد میکنه تروخدا ولم کنید میگم بخدا میگم

فرد: عه تازه جای دوتا از دندون هات میخ کاشتیم میذاشتی همه رو میخ می‌کاشتیم بعد ولی خب باشه بگو.

..... : خیابان..... در کرمی پلاک.... کوچه......

فرد: من جای تو بودم لو نمی‌دادم تو چه بگی چه نگی من میکشمت.

..... : نه تروخدا رحم کنیدددد.

 

از پله ها اومدم پایین و رفتم جایی که آدرس داده بود تفنگمو آماد کردم و آروم آروم رفتم جلو از دیوار رفتم تو کارخونه توش یه عالمه جنس بود یه پوزخندی زدم چون اینا واسه من چیزی نبود.

هرکی جلو میومد می‌کشتمش و بلخره نوبت رسید یه اصل کاری

.... : همه جنس هارو ببر ولی تروخداا منو نکش.

فرد: متاسفم.....ام نه متاسف نیستم خوشحالم امیداورم حداقل اون دنیا بهت خوش بگذره.

بوممممممممممم

شلیک کردم قشنگ خورد وسط پیشانیش یه کارکنام هم گفتم بیان جنس هارو ببرن و با یه چاقو روی شکم قربانی حک کردم 59 F و خب اون ۵۹ معنی این بود که چقدر آدم کشتم مثلا بعد این دوباره آدم بکشم روی شکمش حک میکنم ۵۹ چون من قربانی هامو میشمارم و روی شکمشون حک میکنم و اون F هم حروف اول لقبم بود.

 

پایان پارت ۱