تصویر هدر بخش پست‌ها

༻𝕭𝖆𝖉 𝖇𝖑𝖔𝖌 ༻

با وبلاگی از جنس خفن در خدمتتون هستیم 🌷 از رمان گرفته تا کیپاپ..... اینجارو از دست نده 💕🌷

✯✯ سگ های ولگرد بانگو : ظهوری قدرتمند ✯✯

✯✯ سگ های ولگرد بانگو : ظهوری قدرتمند ✯✯

| ꧁༒☾ 𝔏𝔲𝔫𝔞 ☽༒꧂

سلاااااااااااااااااااااااااام 

و بازم بنده با ادامه رمانــــــم.

پسسسسسسس بیفرمایید...

 

پارت ۳

 

این دست خط.

این متن و نحوه حرف زدن

این خلاصه اسم

فقط متعلق به یه نفره.

ٱسامو دازای.

فکرشم نمی کردم که بعد از رفتنش از مافیای بندر بتونم دوباره ببینمش.

شب که شد بهش میگم که کِی و کجا همو ببینیم.

 

•••••••••••••••••••• شب •••••••••••••••••••••

 

شب خونه منه و طبق دستورات من عمل می‌کنه. یکی از ستاره ها رو انتخاب کردم و یه نامه بهش وصل کردم تا به دازای برسونه . توی نامه زمان و مکان ملاقاتمون رو گفتم.

گفتم که توی خیابون (....) راس ساعت ۱۱ شب بیاد.

 

••••••••••••••••• ساعاتی بعد ••••••••••••••••••••

 

یه شنل آبی پررنگ پوشیدم و کلاهش رو روی سرم گذاشتم تا کسی منو نشناسه و از پنجره اتاقم به بیرون پریدم و روی سقف خونه ها راه می رفتم . حس آزادی و خوبی رو بهم میده. 

 

 

خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب

بابت کوتاه بودن این پارت معذرت می‌خوام.

ولی خب از پارت بعد ؛ قراره پرده از یه سری راز ها برداشته بشه و خب فکر کنم هیجان انگیز تر هم بشه.

خب میخواستم برای پارت بعد یه شرط بسی کوچک‌ بزارم : 

۴ تا کامنت (به غیر از کامنتا خودم)

و ۴ تا لایک.

 

راسسسسسسستی دقت کردین که برای رمانم کاور گذاشتم ؟؟؟ ✨✨✨

خودم درستش کردم ؛ قشنگه؟؟