𝔹𝕒𝕕 𝕓𝕝𝕠𝕘

عشق را باید پرستید

سلام خیلی وقته فعالیت نکردم تو این وب این رمان رو توی وب لیدی گذاشتم گفتم اینجا هم بزارم شما بخونید 

لطفا لایک کن ثواب داره به خدا 

کامنت هم نشه فراموش ❤️🤍 

این پارت اوله پارت هارو اول اونجا میزارم وقت کردم میزارم اینجا 

بیا پایین بیبی 💕💕 

گوشیم زنگ خورد برش داشتم و مقابل صورتم گرفتمش 

مدیر برنامم بود اقای ایکان بیخیالش روی تخت نشستمو 

دستمو روی صفحه گوشی کشیدم و جواب دادم 

_چند کارگردان از فرانسه زنگ زدن خواستن فیلمنامه ای که دارن رو بخونی و اگه موافق پروژه باشی نقش اصلی رو بهت میدن 

پاهام رو انداختم روی هم و گفتم 

_ امیدوارم فیلمنامه خوبی باشه در غیر این صورت شما وقت منو گرفتی 

_البته خودم خوندمش و امیدوارم از فیلمنامه خوشت بیاد 

بیب بیب بیب

قطع کرد چه آدم مزخرف و پول پرستی ولی اگه تحملش نکنم نمیتونم شهرتم رو حفظ کنم نفس عمیقی کشیدم و گوشی رو گذاشتم روی تخت و بلند شدم 

در اتاق رو فقل کردم و حوله ای که دورم بود رو باز کردم و به سمت کمد لباس رفتم 

کت اسپرت طوسی رنگ و شلوار واید لگ رو برداشتم و مقابل اینه پوشیدم نشستم روی صندلی 

میز آرایش مقابلم بود 

موهامو شونه میزنم و میندازمشون روی شونه هام 

موبایلمو برمیدارم و به سمت در اتاق میرم همینکه در رو باز میکنم الیا رو میبینم که دستش روی دستگیره ی در مونده 

_بله؟ 

تبلت رو مقابلم میگیره و لب میزنه 

_خانم این فیلمنامس مدیر برنامتون گفت بیارم بدم به شما گفتن حتما بخونید 

تبلت رو ازش گرفتم 

_باشه 

برگشتم به اتاق و روی مبل کنار پنجره نشستم و مشغول خوندن شدم 

کمی بعد 

تبلت رو خاموش کردم و گذاشتم روی میز 

_اخ چشمام نزدیک بود کور بشم 

_خوشتون اومد 

از ترس قلبم تند تند میتپید دستم رو روی چشمام کشیدم و سرمو گذاشتم روی مبل 

_اره خوشم اومد اونقدر خوشم اومد که عرق خوندن شدم 

_ پس میرین فرانسه؟ 

_به احتمال زیاد حالا بگو نقش پسر داستان رو کی گرفته 

تبلت رو از روی میز برمیداره و عکسش رو بهم نشون میده 

با لبخند رو به الیا میگم 

_زنگ بزن به مدیر برنامم بگو موافقم.. 

لایک کن کیوتی 🐾 

نظری در مورد بهتر کردن رمان داری بهم بگو خوشحال میشم بدونم چطور میشه رمان رو بهتر کرد 🌟 

راستی حتما لایک کنیدا منو یکی از دوستام مسابقه لایک در آوردن گرفتیم 

لایک کن تا ببرم نمیخوام ۲۰۰۰ سکه بهش بدم😭 

بابای کیوتی 🐾♥️♥️